هماندیشی تخصصی حضور چهرهها در شبکههای اجتماعی با سخنرانی مریم سلیمی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر ارتباطات، حسن نمک دوست تهرانی، مدیر مرکز آموزش و پژوهش همشهری، احسان شاه قاسمی، عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران و رضا ساکی، روزنامهنگار در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها برگزار شد.
به گزارش شفقنا رسانه، مریم سلیمی مدرس دانشگاه و پژوهشگر ارتباطات در ابتدای این نشست گفت: عنوان بحث من از روزنامهنگاری سلبریتیها تا سلبریتی های روزنامهنگار است. در ابتدای بحث باید بگویم بعضی از صاحبنظران اعتقاد دارند که ما عنوانی به نام روزنامهنگاری سلبریتی نداریم بلکه بازاری برای اخبار مرتبط با این حوزه داریم و بعضیها هم معتقد هستند که روزنامهنگاری سلبریتی داریم. با این حال من براساس مطالعاتی که در این زمینه داشتم به این نتیجه رسیدم ژانری به نام روزنامهنگاری سلبریتی داریم.
او با اشاره به اصطلاح شهرت ۱۵ دقیقهای گفت: هنرمند مشهور آمریکایی در سال ۱۹۶۸ اعتقاد داشت که در آینده هرکس میتواند ۱۵ دقیقه مشهور باشد و عملاً ما شاهد این هستیم که با وجود رسانههای اجتماعی امروز این پیشبینی تحقق پیدا کرده است.
سلیمی ادامه داد: در نگاهی کلان بخواهیم به مبحث سلبریتیها در گذر زمان نگاه کنیم در دور اول ما با پادشاهان، اشرافیت و حلقه کوچکی از نخبگان سیاست و مذهب روبهرو بودیم. دور بعدی افرای با استعداد بودند و با توجه به دستاوردها و توانمندیهایشان توانسته بودند در این گره قرار بگیرند. در دوره بعدی بحث ستاره سازی را داریم که رسانهها به کمک کمپانیهای ستاره سازی شروع به این کار میکنند. بعد به ستاره سازی از افراد معمولی میرسیم که با استفاده از برنامههایی و با نگاه تلویزیونهای واقعنما این حرکت را صورت دادند. در حال حاضر به خرده ستارهها رسیدیم که افراد قهرمانان زندگی روزمره هستند که میخواهند از زندگی روزانهشان عرصه نمایشی بسازند. در گروه خرده ستارهها رسانههای اجتماعی از نقش تأثیرگذاری برخوردار هستند. صاحبنظران اعتقاد دارند که اینستاگرام و شبکههای اجتماعی شهرت و ستارگی را دموکراتیزه کردند.
او به بیان تاریخچهای از کلمه سلبریتی اشاره کرد و توضیح داد: کلمه سلبریتی به عنوان فرد مشهور از سال ۱۹۴۹ جدی شد و از سال ۱۸۵۸ تا ۱۹۰۰ تصویر شخصیتهای مشهور مثل بازیگران و ورزشکاران در تبلیغات میآمد. در ۱۹۴۵ با آمدن سینما و گسترش آن فرصتی فراهم شد تا ستارگان سینما از ورزشکاران مشهورتر شوند. ۱۹۶۵ با ورود تلویزیونِ رنگی به بازار باعث شد تا بازیگران تلویزیون هم به این گروه اضافه شوند. در سال ۲۰۰۵ اولین سلبریتی اینترنتی منتشر شد.
سلیمی در ادامه به تعریف سلبریتی پرداخت و گفت: میتوان همان کسی را که ارزش خبری شهرت پشتیبانیاش میکند، فرد مشهور یا سلبریتی نامید. در تعریف دیگر؛ ستاره یا سلبریتی به شخصی اطلاق میشود که معمولاً در زمینههای موسیقی، ورزش، رسانه، حوزههای مذهبی و… در جامعه و در یک فرهنگعامه سرشناس و محبوب است.
او افزود: اگرچه تأثیرگذاران را به خرده ستاره یا میکرو سلبریتی ترجمه کردهاند ولی در واقع خود این تأثیرگذاران براساس تعداد دنبال کنندههایشان در رسانههای اجتماعی به چهار گروه تقسیمبندی میشوند. به عنوان مثال فردی که بالای یکمیلیون عضو داشته باشد از این دید سلبریتی محسوب میشود. فردی که بین ۵۰۰ تا هزار عضو داشته باشد ماکرو سلبریتی محسوب میشود و فردی هم که بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ عضو داشته باشد Middle و فردی هم که عددی کمتر داشته باشد میکرو سلبریتی محسوب میشود. تأثیرگذاران افراد معروف و تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی هستند. آنها مانند چهرههای سرشناس حوزههای ورزش، هنر و سرگرمی در میان مردم شناخته نیستند ولی در شبکههای اجتماعی نفوذ و اثرگذاری زیادی دارند.
سلیمی در ادامه به مقایسه سلبریتیها و گروه تأثیرگذاران پرداخت و توضیح داد: سلبریتیها به واسطه چهره و شخصیت حقیقی که در بین مردم دارند، معروف شدهاند. عموم جامعه ان ها را میشناسند و دارای زندگی در سطح اجتماعی متفاوتی از عامه مردم هستند. ولی تأثیرگذاران به واسطه فعالیت متمرکزی که در صفحات شبکههای اجتماعی دارند در زمینههایی مثل آشپزی، مد، لباس و… شناخته میشوند. دارای مخاطب و علاقهمندی محدود در یک بازه خاص و دارای زندگی عادی از جنس دنبال کنندهها هستند. در یک حوزه موردعلاقه تمرکز دارند و با کیفیت آن را دنبال میکنند، به مخاطب توجه دارند و تلاش میکنند تا وفاداری آنها را نسبت به خودشان نگهدارند. تأثیر این افراد در سبک زندگی دنبال کنندگانشان هم نکته قابلتوجهی است. روزنامهنگاری سلبریتی بر سلبریتیها و افراد مشهور تمرکز دارد و خوراک خبری سریالهای تلویزیونی، تلویزیونهای واقعنما و… را میسازد. این روزنامهنگاری با مطبوعات عامهپسند یا زرد شناخته میشود. به صورت کلی پیوند این دو از اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ شکل گرفته است.
او افزود: ما در گام اول سلبریتیها را در قالبهای محلی و منطقهای داشتیم و از سال ۱۹۲۰ به بعد با آمدن رسانههای جمعی ابعادشان دچار تغییر شده و نگاه ملی و بعد به تدریج بینالمللی و جهانی پیدا میکنند. مطرحشدن روزنامهنگاری سلبریتی در تلویزیون و مطبوعات از سال ۱۹۸۶ بوده است و وظایفی را برای خبرنگاران تعریف کرده بودند.
سلیمی به بیان مزایا و چالشهای روزنامهنگاری سلبریتی پرداخت و گفت: در یکی از مقالات به مزایای روزنامهنگاری سلبریتی اشاره شده بود که شامل؛ ایجاد فضایی برای گفتمان درباره رفتار عمومی نسبت به رفتار فرعی و شکلگیری هنجارهای جمعی، سوخت پایانناپذیری که در اختیار روزنامهنگاران قرار میگیرد، لنزی برای دیده شدن حوزههای دیگر زندگی اجتماعی و… هستند. در عین حال این نوع روزنامهنگاری را باید چاقوی دو لبهای در نظر گرفت که چالشهایی را هم ایجاد میکند. بحث حوزه اخلاقمداری، روزنامهنگاری کسبوکار پرسودی که بعضاً با هزینههایی همراه است، الگوسازیهای نامناسب که میتواند بر سبک زندگی تأثیر داشته باشد و… هم میتواند از چالشهای این نوع روزنامهنگاری باشد.
این استاد ارتباطات مخاطبان این سلبریتیها را به سه گروه تقسیم کرد و عنوان کرد: گروه اول افراد مغروری هستند که وانمود میکنند اخبار سلبریتیها را نمیخوانند ولی مخفیانه آنها را دنبال میکنند. افرادی که فکر میکنند این اخبار و شایعات درباره سلبریتیها درست است و گروه سوم کسانی هستند که میدانند این اخبار درست نیست ولی دوست دارند آن را دنبال کنند.
سلیمی گفت: عدهای معتقدند که با آمدن رسانههای اجتماعی ناقوس مرگ روزنامهنگاری سلبریتی نواخته شده و سلبریتیها را کم صحبت کرده و عملاً آنها را به جایی رسانده که میخواهند در این فضا خودشان صحبت کنند و روزنامهنگاری سلبریتی نسبت به قبل دچار تغییر شده است. من معتقدم اگرچه روزنامهنگاری سلبریتی در قالبهای قبلیاش روبه زوال است ولی با توجه به وجود نیاز و تقاضای موجود برای پیگیری اخبار و زندگی سلبریتیها، این روزنامهنگاری با تحولاتی روبهرو شده و در حال حاضر ما با سلبریتی هایی روبهرو هستیم که خود به ایفای نقش روزنامهنگار میپردازند و تلاش میکنند بخشی از نیازهای مخاطب را از طریق رسانههای اجتماعی پاسخ دهند. البته در قالب قبلی سلبریتیها پاسخگوتر بودند و الان خیلی به مطالب منفی زندگیشان نمیپردازند.
این استاد ارتباطات توضیح داد: استفاده از اخبار و اطلاعات گمراهکننده در این حوزه میتواند در دو قالب شکل بگیرد. یکی اینکه خود این افراد سوژه اخبار جعلی شوند دوم اینکه عامدانه و یا غیر عامدانه خودشان اخبار جعلی را نشر دهند. ممکن است انتشار اخبار جعلی با هدف مثبت و یا با هدف منفی انجام شود البته تأکید بر این است که استفاده از هر دو نگاه درست نیست.
سلیمی به بیان کاربردهای رسانههای اجتماعی برای سلبریتیها پرداخت و عنوان کرد: روایت شخصیِ تصویری و نوشتاری از زندگیشان، برند سازی شخصی، تلاش برای تداوم بقا و عدم فراموشی، در دسترس بودن، ارتباط تعاملی با طرفداران، شریک کردن هواداران در برخی از لحظات زندگی، اطلاعیابی و نظرسنجی، ایفای نقش روزنامهنگاری و روابط عمومی، راهاندازی و مشارکت در کمپینها، ایفای نقش لیدری در حوزههای مختلف، اظهارنظر و اعلام موضعگیری در مسائل مختلف، حمایت از خیریهها و فعالیتهای نیکوکارانه، معرفی تولیدات و خدمات خود، اعتباربخشی به خود از طریق دیگران، کسب درآمد از طریق تبلیغ یا حمایت و… از کاربردهای رسانه برای این افراد است.
احسان شاه قاسمی، عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران سخنران بعدی نشست به بیان چهار اصطلاح که دستاورد فرهنگ شهرت هستند، پرداخت: اصطلاح اول میم است. میمها فیلم های خیلی کوتاهی هستند که در آن ها افراد معصوم صحبت می کنند و به سرعت پخش می شوند. مثل کلیپ های سجاد رضایی، کچلیک و… . این میم ها بعدا می توانند پولدار شوند و ماهانه درآمد داشته باشند. اصطلاح بعدی تاثیرگذار است. این تاثیرگذاران وارد حوزه هایی می شوند که نیاز به تخصص خاصی ندارند مثل مستر تیستر که افراد از آن ها تاثیر می پذیرند. این نفوذداران در کشور ما با استفاده از پخش رپورتاژ آگهی، اجاره بخشی از صفحه اجتماعی شان، شرکت در ایونت ها درآمد کسب می کنند ولی این کار در کشورهای غربی آسان نیست و اگر کسی کارمند باشد، حق ندارد به این شکل از جای دیگر پول بگیرد.
او ادامه داد: اصطلاح بعدی میکرو سلبریتی است. این ها افرادی هستند که در فضای مجازی ابتدا با دختران دوربینی شروع شد ولی الان بنابر دلایل مختلف از همه نوع وجود دارند و کارهای عجیب غریب انجام می دهند. برای مثال در کنسرتی کودکی وارد میشود و همزمان با خواننده میخواند و مخاطبان بدون اطلاع از اینکه این فرد یک هفته قبل از کنسرت تمرین کرده از او فیلم میگیرند و به این شکل در همه جا پخش میشود. این روشی کارآمد بوده که در یکسال گذشته در خیلی از کنسرت ها اجرا شده است.
شاه قاسمی اصطلاح بعدی را نامور ساز دانست و گفت: نامور سازها افرادی هستند که وقتی میم منتشر میشود، سریع شخصیت میم را پیدا می کند و با این شرط که غیر از او با کس دیگری کار نکند بر روی میم مورد نظر سرمایهگذاری میکند. این صنعت، خیلی پول ساز است.
این استاد ارتباطات با بیان اینکه دگرگونی ساختاری، تکنولوژیک، اجتماعی و اقتصادی باعث شد تا ما وارد عصر شهرت شویم، گفت: بعد از اختراع سینما در اواخر قرن ۱۹ اولین دوربین کوچک که افراد می توانستند برای خود بخرند هم وارد عرصه بازار شد. با آمدن سینما برخی به قدرت آن پی بردند و استودیو زدند. هر استودیو تعداد زیادی بازیگر و کارمند داشت وقتی متوجه شدند که مخاطبان با این بازیگران همذات پنداری می کنند، بازیگران شروع به چانه زدن بر سر قیمت کردند. بنابراین در پایان دهه ۲۰ افرادی در سینما فعالیت می کنند که در استخدام استودیو نیستند.
شاه قاسمی ادامه داد: در سال ۱۹۲۹ اولین فیلم صدا دار پخش شد و در آن سالها رکود اقتصادی به وجود آمده بود، ما می دانیم که در شرایط اجتماعی-اقتصادی سخت تمایل به قهرمان پروری بیشتر است. بنابراین در آن هفت سالی که رکود اقتصادی رخ داد سینما اوج گرفت. در سال ۱۹۶۰ فیلمی به نام زندگی شیرین در ایتالیا ساخته شد که فردی به نام پاپاراتزیو در آن نقش اول را داشت. او برای اینکه از افراد مشهور خبر تهیه کند کارهای عجیبی انجام می داد و این فیلم باعث شد اصطلاح پاپاراتزی ساخته شود.
او در پایان گفت: افراد یک رابطه فرا اجتماعی و عاطفی یک طرفه با بازیگرها دارند و در یک جهان خیالی فکر می کنند با فلان بازیگر زندگی می کنند. افول دین هم در جامعه ما و جوامع غربی در این زمینه بی تاثیر نبوده است چون دین افول کرده دین جدیدی به نام سلبریتی آمده است و مردم خدایان جدیدی یعنی سلبریتیها را برای خود به وجود آوردند؛ همان مردمی که این ها را خدایان خود می دانند وقتی یک رسوایی پیش می آید به راحتی آن ها را می زنند.
حسن نمکدوست مدیر مرکز آموزش و پژوهش موسسه همشهری در ادامه این نشست گفت: رسانه ها امتداد ما و زندگی ما هستند به این اعتبار اگر اتفاقی در جهان رسانه ها می افتد باید نگاه کنیم در زندگی ما چه اتفاقی افتاده است. به همین خاطر وقتی از این زاویه نگاه کنیم شاید از آن عصبیت یا نگرانی به وضعیت کم شود. مثلاً در حال حاضر درباره فیک نیوز خیلی صحبت می کنیم، مگر در زندگی خود ما فیک نیوز جریان ندارد در روابط خودمان با دیگران، با فرزندانمان، دوست و یا همکار مگر فیک نیوز حرکت نمی کند. به نظرم زندگی طبیعی ما در خیلی از موارد آغشته به دروغ است.
- شهرت، همیشه عامل مهمی بوده است
او ادامه می دهد: ما به اسم sun روزنامه های زیادی در دنیا داشتیم که فروش زیادی هم داشتند. مثلاً به سال ۱۸۳۰ برگردیم ۱۲ روزنامه منتشر می شد که سه مورد آن خیلی معروف است، نیویورک تریبیون، نیویورک سان و نیویورک تایمزی که الان وجود دارد. جالب است بدانید نیویورک سان هر روز گزارشی از زندگی در کره ماه منتشر می کرد حتی تصاویر و موجودات عجیب و غریبی که در کره ماه در حال گشت و گذار بودند را منتشر می کرد و مردم هم این روزنامه را می خریدند یعنی تقریبا در ۱۹۰ سال پیش این اتفاق رخ می داد و روزنامه هم می فروخت و چیز عجیب و غریبی نیست.
این مدرس روزنامه نگاری با اشاره به نقش خبرنگاران در معنا بخشیدن به واژه «سلبریتی» بیان کرد: از منظر ما روزنامه نگارها آنچه به آن سلبریتی می گوییم در یکی از ارزش های خبری که با آن سرو کار داریم، نهفته است و آن ارزش شهرت است. اما وقتی به کل ارتباطات و رسانه در مفهوم امروزی اش نگاه کنید می بینید همیشه عامل شهرت، عامل مهمی بوده است، کافیست به تاریخ نگاری ها نگاه کنید که می بینید این تاریخ نگاری مربوط به افراد مشهور است یا به ادبیات و شعر و ترانه و سرودها نگاه کنید تا روزنامه که به صورت حرفه ای، این عنصر را تعریف کرده است ادبیات و تاریخ این واژه را تعریف نکرد، ولی روزنامه نگاری به ارزش خبری که توجه او را جلب کرد یعنی همان عنصر شهرت، به آن معنا هم بخشید.
نمکدوست با اشاره به مهم بودن عنصر شهرت گفت: ما می دانیم که مردم دوست دارند در زندگی افراد مشهور سرک بکشند پس این عنصر یک جذابیت هایی دارد کما اینکه خیلی از عادت های سخیف هم جذابیت دارد مثلاً همین غیبت کردن مگر امر ستایش شده ای است؟ نکوهیده است ولی ما همگی غیبت می کنیم و به زندگی دیگران هم سرک می کشیم پس این چیز خیلی عجیب و غریبی نیست. مثلاً اگر بدانیم یک آدم معروف در محله ما زندگی می کند، آیا به زندگی او سرک نمی کشیم برایمان جذاب نیست که بدانیم که او چکار می کند؟ پس این یک امر طبیعی در این سطحی که در حال صحبت کردن هستیم، می باشد و جز لاینفک زندگی است.
- سلبریتی ها در حال حاضر تلاش می کنند از خود بازنمایی ارائه دهند
او با توضیح درباره حضور سلبریتی ها در رسانه های جدید تصریح کرد: اما وقتی ما وارد دنیای جدید به معنای امروز شدیم چه اتفاقی افتاد؟ قبلا رسانه های جریان اصلی بودند که روایت هایی از افراد معروف را ارائه می دادند یعنی به عنوان واسطه بین افراد معروف با مخاطب بودند و در واقع سرپل ارتباطی ما با مشاهیر در جهان می شدند. اما الان، امکانی فراهم شده که این فاصله کمتر شده، ولی الزاما دید ما دقیق تر نشده است. ولی معنایش این است که بی واسطه تر روایت را می شنویم، روایتی که خود هنرمند، سیاست گذار، نظامی، دانشمند از خودش می خواهد بازنمایی کند.
این مدیر آموزشی بیان کرد: قبلا رسانه های جریان اصلی این کار را انجام می داد الان هم رسانه انجام می دهد ولی همان آدم معروف هم تلاش می کند یک بازنمایی از خود ارائه کند. حال سوال این است آیا آن فرد معروف می تواند این کار را بکند؟ جواب مثل روز روشن است. بله که می تواند این کار را انجام دهد و ابهامی در آن نیست و او حق دارد این کار را انجام دهد کما اینکه همه ما حق بیان خود را داریم.
او با انتقاد از عملکرد روزنامه نگاران در دنیای جدید رسانه ای گفت: همه ما این حق را داریم که خودمان را برای دیگران روایت کنیم و این یک امر بدیهی است. بنابراین نباید بپرسیم که این افراد مشهور چنین کاری می کنند. حال سوال دیگر این است که آیا ما در بازنمایی های خود صادق هستیم؟ کدامیک از ما واقعا صادق هستیم که انتظار داشته باشیم افرادی که عدم صداقت شان ممکن است به منافع مادی مشخصی پیوند بخورد، در روایت از خود صادق باشند؟ این یک امر کاملا طبیعی است هر چند درست و اخلاقی نیست. اما چه چیزی غیر طبیعی است؟ ما روزنامه نگاران شکست خورده ایم و به نوعی وا داده ایم. ما از مسئولیتی که داشته ایم دست کشیده ایم. در واقع از اینکه بکوشیم تا حد امکان هم خودمان و هم جامعه به حقیقت نزدیک شود، دور شده ایم.
نمکدوست ادامه داد: ما چند روزی است با توییت آقای محسن رضایی مواجه ایم. خب این فرد هم مشهور است و خود را در جایی بازنمایی کرده که مردم فرصت دارند با او مواجه و وارد بحث شوند. قبلا جلوی این فرد میکروفون هایی قرار داشت که هر چه دلشان می خواست، می گفتند سال های سال این کار را بدون هیچ مزاحمتی کردند. هر چند اگر از همین فردا هم، این میکروفون را به من وصل کنند، من هم دیگر به حرف کسی گوش نمی دهم. حال فکر کنید ۴۰ سال این میکروفون به من وصل باشد خب معلوم است این سلبریتی جوری تربیت می شود که وقتی در موقعیتی قرار می گیرد که اطرافیان او هم میکروفون دارند، آنوقت نکته ای به نام جذابیت و زیبایی پدید می آید و من نامش را خیر می دانم چرا که آن پدیده ای که ما به صورت تاریخی با آن مواجه بودیم و رسانه جریان اصلی سعی در بازنمایی او داشت، در حال حاضر در زمینی بازی می کند که من نوعی هم می توانم با او وارد صحبت شوم و وارد کنکاش شوم. البته حق او را به رسمیت می شناسم و می گویم حق اوست که در این فضا باشد.
او با اشاره به مزیت های شبکه های اجتماعی گفت: بنابراین معادله حضور چهره ها در شبکه های اجتماعی یک معادله برابر تری است. به نظرم این فضا، جذاب و قابل مطالعه است. من پیشنهادم این است که ما ارتباطی ها تلاشی کنیم به مشاهیر بگوییم که یاد بگیرند چگونه در این فضا پیام خود را ارائه کنند. ممکن است من دلم از نا به سامانی های ارسال کمک به زلزله زده ها به درد آمده باشد و خودم بخواهم غذاهای کنسروی تهیه کنم و آن ها را توزیع کنم اصلا هم به این نکته توجه نکنم که ممکن است با این کار چه فاجعه ای در نظم توزیع غذا درست می کنم. چون کافی است یکی از قوطی کنسرو های من تاریخ گذشته باشد در حالیکه هر جای دنیا سازمان های مردم نهادی هستند که مورد اعتماد مردم هستند و صلیب سرخ و هلال احمر جز آنها هستند خب باید کمک را از کانال آنها برد ولی از طرفی آن سازمان هم باید آن اعتماد را ایجاد کرده و حفظ و تقویت کرده باشد.
- نظام انحصاری رسانه ای در ایران فرصت آموختن سواد رسانه ای را از مردم گرفته است
نمکدوست افزود: ما باید در اینجا سعی کنیم به مخاطب ها یک سری اصول را بگوییم. آدم مشهور بر اساس کاری که کرده مشهور می شود مثلاً علی دایی و نیکی کریمی روزها و ماه ها تلاش کرده آمد تا به اینجا رسیده اند. همه جای دنیا به زحمت ها، پاداش می دهند ولی ما با اهانت کردن و با نقض حریم خصوصی این افراد و با عصبی کردن آنها به عنوان خبرنگار آنها را تنبیه می کنیم، خب ما نباید این کارها را بکنیم. حضور افراد مشهور در شبکه های اجتماعی نیازمند قطعی سواد رسانه ای است و این چیزی است که مناسبات نابه سامان ارتباطی و رسانه ای در کشور ما نه در ۴۰ سال گذشته، بلکه از لحظه ای که رسانه ها وارد ایران شدند از جامعه ستانده است. نظام انحصاری، یک سویه از موضع بالای ارتباطات و رسانه ها در ایران، فرصت آموختن سواد رسانه ای را از یک سو از مردم گرفته و از سوی دیگر بسیار آن را واجب کرده است ما باید با این نگاه به صحنه مواجه شویم.
- تلویزیون مدام در حال تولید سلبریتی است
در ادامه این نشست رضا ساکی روزنامه نگار با اشاره به خطر حضور چهره ها در شبکه های اجتماعی گفت: الان سینم، ا تلویزیون و موسیقی جاهایی هستند که از این سلبریتی ها زیاد تولید می کنند با همه نقدهایی که می تواند به تلویزیون وارد باشد، این رسانه مدام در حال تولید سلبریتی است و خیلی با قدرت این کار را می کند یعنی اگر فردی به تلویزیون برود و حرف های عادی درباره حافظ بزند بعد از شش ماه هشتک آن فرد حافظ پژوه می شود و هرکسی به آن فرد نقد کند در حال زیر سوال بردن سرمایه ادبی کشور است.
او ادامه داد: افرادی با نام های کچیلک و سجاد رضایی که ماهانه کلی پول دریافت می کنند به فاصله یک شبانه روز بعد از انتشار کلیپی از خود در یکی از شبکه های تلویزیون حاضر شدند و شروع به گفت و گو کردند. سلبریتی های که تلویزیون تولید می کند تا این اندازه سطحی هستند. در فضای موسیقی هم می دانیم که خواننده رسماً پلی بک کرده است خب چه کسی جرئت دارد این را بگوید. یا شاهد هستیم خیلی از ترانه های خواننده ها، محتوا ندارد باز هم کسی نمی تواند در این باره حرفی بزند.
- خبرنگارها باید مانع ورود سلبریتی ها به فضای رسمی شوند
او با اشاره به نقش خبرنگاران در مقابل این سلبریتی ها بیان کرد: یا درباره سینما هم افراد سلبریتی وجود دارند که صرفا به خاطر معروف بودن شان، به نویسندگی و ترجمه کردن می پردازند و انتظار دارند در جشنواره شعر فجر برگزیده شوند. همین الان خیلی از آنها انتظار حضور در جشنواره فیلم فجر را دارند در حالیکه نه منتقد فیلم هستند و نه اطلاعاتی در این باره دارند. ما خبرنگارها باید جلوی ورود این افراد به مکان های رسمی را بگیریم مثلاً کسی که پزشک قلب است می خواهد برای اجرای خوانندگی خود سالن داشته باشد و اگر به او ندهند کلی جنجال به پا می کند در حالیکه خواننده های رسمی ما مجوز سالن ندارند خب باید مقابل این افراد ایستاد و نباید بگذاریم این افراد سلبریتی به حوزه های رسمی ورود کنند هر چند خیلی از آنها وارد شدند.
این روزنامه نگار انتقاد کرد: خب در این شرایط، و حضور این افراد شاهد افزایش انتشاراخبار جعلی می شویم که به دست این افراد تولید می شود و اینها بیشتر می توانند بگویند چیزی که رسانه رسمی می گوید درست نیست. در سال های اخیر تلویزیون سعی کرده بر روی برنامه های سرگرم کننده تمرکز کند چون در جامعه به دلایل شرعی و عرفی نمی توانیم برای مردم سرگرمی ایجاد کنیم برای همین مجبوریم از داشته هایمان استفاده کنیم و از موارد دم دستی هم برای این سرگرمی استفاده می کند.
ساکی ادامه داد: برای مثال در مسابقه برنده باش آقای گلزار میپرسد که مرکز اردبیل کجاست یا رنگ مورد علاقه سحر قریشی چیست؟ یعنی ما به این ابتذال رسیدهایم و رسانهها به دنبال مسائلی دم دستی می روند. مردم اعتمادی به فضای رسانههای رسمی ندارند به همین دلیل برای تبلیغات به سراغ فضای مجازی و سلبریتیها میروند. میتوان گفت تبعاتی را هم زمان کمکهای خیریه مردم در زمان زلزله کرمانشاه دیدیم. سلبریتیها در کار خیریه و محیط زیست وارد میشوند اما در حد استوری گذاشتن است اما عمل نمیکنند. آنها راه فراری درست کردند و به راحتی میگویند که ما را قضاوت نکنید اما ما کسی را قضاوت نمیکنیم بلکه نقد میکنیم. به نظرم باید آنها از ما کمک بگیرند و ما نیز از آن ها.
نظر شما